دردی است درد تمام شدن!
تمام نمی شود دردش...
تمام شدن درد تمام شدن را باید تمام شوی یاسین عزیز من...
فکر نکنم تموم شه ...
چه زیبا به تصویر کشیده ای درد و امتداد تمام شدن و تمام نشدن را
ممنون
دردش از خودش هزاران برابر بدتر است.. می فهمم این درد را جناب مهندس جوان!
خوبی درد همین است که همه می فهمندش!
جالب بود اما برا تنوع چندتا پست شادم بزارید بد نیستا
شادی مگر چیست ؟ رها شدن از درد و نوشتن این دردهاست که شاید رهایشان کند!
دارم با گودبای لنین می خونمت ... رفتم به سوریاس پارسال !با این آهنگه همش باید گفت تمام نمی شود ...تموم نشده ... هیچی تموم نشده . ما ذره ذره می میریم و مرگ پایان مُردن های ماست .
جمله آخر محشر بود!مرسی
جناب مهندس جوان حس می کنم این دردها را و امتداد را ...امان ازین مهندس ها...!
طفلک مهندس ها...
آنچه مرا از دنیای بیزار می کند مردانی هستند که مرد نیستند!!
خوب حالا این چه ربطی به من و اینجا داشت؟بعدشم چرا اسمت رو همون اسم رهگذر عصر جمعه کامنت قبلیت نذاشتی؟
سلام من با افتخار لینکتون کردم بی اجازه بی اجازه اخه عشق نوشته های خاصتون شدم واقعا زیبا بودن
لطف دارین شما.
هه..فقظ تونستم با خوندنش کلی خنده ی تلخ بکنم یاسین خان..
شاید باید خودمون شروعش کنیم و اجازه دخالت دیگرانو برای تموم شدن ندیم
تمام دردها تمام می شوند...تماماً
نمی دونم والا! شایدم...
جناب حافظ میگه راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست آنجا که جان بسپارند هیچ چاره نیستحالا ما میگیم دردی است درد عشق که هیچش ....
همه چی یه نقطه پایان داره . درد .شادی. ادما. در کل همه چیما دعا میکنیم دردا زودتر از همه اینا تموم شن.حداقل چند صباحی لذت ببریم از این زندگی
خدا کنه...
تمام شدن درد تمام شدن را باید تمام شوی یاسین عزیز من...
فکر نکنم تموم شه ...
چه زیبا به تصویر کشیده ای
درد و امتداد تمام شدن و تمام نشدن را
ممنون
دردش از خودش هزاران برابر بدتر است..
می فهمم این درد را جناب مهندس جوان!
خوبی درد همین است که همه می فهمندش!
جالب بود
اما برا تنوع چندتا پست شادم بزارید بد نیستا
شادی مگر چیست ؟
رها شدن از درد و نوشتن این دردهاست که شاید رهایشان کند!
دارم با گودبای لنین می خونمت ... رفتم به سوریاس پارسال !
با این آهنگه همش باید گفت تمام نمی شود ...
تموم نشده ... هیچی تموم نشده . ما ذره ذره می میریم و مرگ پایان مُردن های ماست .
جمله آخر محشر بود!مرسی
جناب مهندس جوان حس می کنم این دردها را و امتداد را ...
امان ازین مهندس ها...!
طفلک مهندس ها...
آنچه مرا از دنیای بیزار می کند مردانی هستند که مرد نیستند!!
خوب حالا این چه ربطی به من و اینجا داشت؟
بعدشم چرا اسمت رو همون اسم رهگذر عصر جمعه کامنت قبلیت نذاشتی؟
سلام من با افتخار لینکتون کردم بی اجازه بی اجازه
اخه عشق نوشته های خاصتون شدم واقعا زیبا بودن
لطف دارین شما.
هه..
فقظ تونستم با خوندنش کلی خنده ی تلخ بکنم یاسین خان..
شاید باید خودمون شروعش کنیم و اجازه دخالت دیگرانو برای تموم شدن ندیم
تمام دردها تمام می شوند...تماماً
نمی دونم والا! شایدم...
جناب حافظ میگه راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست آنجا که جان بسپارند هیچ چاره نیست
حالا ما میگیم دردی است درد عشق که هیچش ....
همه چی یه نقطه پایان داره . درد .شادی. ادما. در کل همه چی
ما دعا میکنیم دردا زودتر از همه اینا تموم شن.حداقل چند صباحی لذت ببریم از این زندگی
خدا کنه...