سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

" شکنجه چشمانت" یا "همیشه از جایی که فکرش را نمی کنی ضدحال میخوری"

بعد از این همه انتظار برای دیدن نگاهت

حالا که چشمانت اینقدر غریبگی کردند 

تمام حس های بد دنیا یکهو فرو ریخت توی دلم!

نظرات 4 + ارسال نظر
مریم چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 22:35 http://najvaye-tanhai.blogsky.com

وسط چلۀ تابستان هم که باشی
وقتی نگاه سردت را می پاشی روی نگاهم
لرز می افتد به جانم
درست مث چلۀ زمستان

سلام مهندس

تنهاترین سردار جمعه 29 شهریور 1392 ساعت 17:39 http://khelvat92.blogfa.com

با اجازه آقا یاسین

صاب اجازه ای استاد!!!!!! بنویس که وقتی تو نمی نویسی یه چیزی کمه انگار

بغض سمج یکشنبه 31 شهریور 1392 ساعت 16:33 http://zirgozar1.blogfa.com

آسمان همچو صفحه دل من

روشن از جلوه های مهتابست

امشب از خواب خوش گریزانم

که خیال تو خوشتر از خوابست

elika یکشنبه 19 آبان 1392 ساعت 00:45

bad az salaha hanozam mikhonamet vali binazireh karat

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد