بعد از این همه انتظار برای دیدن نگاهت
حالا که چشمانت اینقدر غریبگی کردند
تمام حس های بد دنیا یکهو فرو ریخت توی دلم!
وسط چلۀ تابستان هم که باشی وقتی نگاه سردت را می پاشی روی نگاهم لرز می افتد به جانم درست مث چلۀ زمستان سلام مهندس
با اجازه آقا یاسین
صاب اجازه ای استاد!!!!!! بنویس که وقتی تو نمی نویسی یه چیزی کمه انگار
آسمان همچو صفحه دل من روشن از جلوه های مهتابست امشب از خواب خوش گریزانم که خیال تو خوشتر از خوابست
bad az salaha hanozam mikhonamet vali binazireh karat
وسط چلۀ تابستان هم که باشی
وقتی نگاه سردت را می پاشی روی نگاهم
لرز می افتد به جانم
درست مث چلۀ زمستان
سلام مهندس
با اجازه آقا یاسین
صاب اجازه ای استاد!!!!!! بنویس که وقتی تو نمی نویسی یه چیزی کمه انگار
آسمان همچو صفحه دل من
روشن از جلوه های مهتابست
امشب از خواب خوش گریزانم
که خیال تو خوشتر از خوابست
bad az salaha hanozam mikhonamet vali binazireh karat