سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

نبودن...

بودن یا نبودن ... 

این که دیگر پرسیدن ندارد... 

معلوم است بودن! 

نبودن که همه اش درد است ...

نظرات 7 + ارسال نظر
شهرزاد جمعه 20 فروردین 1389 ساعت 23:22 http://discography.blogsky.com

na aziz budane ziyadam dardnake!

سلام. بودن هرچقدر هم زیاد باشه بازم نمی رسه به تلخی نبودن...

الهه صفری شنبه 21 فروردین 1389 ساعت 14:12 http://dokhtaran2.blogsky.com

سلام
خیلی وقتها بودن هم پر از درده....همونطور که نبودن...
اصن نمیدونم چیز بی دردیم این وصطا وجود داره یا نه؟

سلام.
بودن خالی درد نداره حتی اگه صدسال باشه... این ماییم که بودن ها رو هم دردناک می کنیم...مگه نه !
در ضمن خدا هست که یادش درد نیست بلکه مرهم درده...

ماه پیشونی یکشنبه 22 فروردین 1389 ساعت 18:29 http://www.mahpishoonii.blogfa.com

اااه نشد دیگه ها
من تازه تو رو لینکیدم نبینم حرفای سرشار از نا امیدی بزنی ها

ای بابا کجا گفتیم از نا امیدی ... امید حرف اول ماست

ترنج یکشنبه 22 فروردین 1389 ساعت 23:19 http://rismanelahi.persianblog.ir/

متن جالبی بود اگرچه با یک عبارت تکراری شروع می شد ولی پایان غافلگیرانه ای داشت !

سلام. ممنونم!

فرناز معصومی زاده پنج‌شنبه 26 فروردین 1389 ساعت 00:19 http://farnaz68.persianblog.ir/

ولی گاهی هم باید نبود و نداشت و این درد را تحمل کرد...
دردی برای بزرگتر شدن روحمان...

شکیبا جمعه 27 فروردین 1389 ساعت 01:38 http://darddelhayman.blogsky.com

نبودن خوشی درده ولی نبودن غم خودش خوشیه...

مرسی...واقعا قشنگ بود

سیدداود سه‌شنبه 14 اردیبهشت 1389 ساعت 19:11

عالی بودددددددددددددددددد
مرسد عزیزم))))))))))))))))))

قربونت برم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد