سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

طفلک ماهی قرمز ها ...

خیلی هایشان همان روزهای اول عید مردند! 

بعضی هایشان حتی به سال تحویل هم نرسیدند! 

آنها که جان سخت ترند تا الان دوام آورده اند ... شاید چند روز دیگر آنها هم بمیرند! 

آنها می میرند تا ما بی توجه به آن همه باز و بسته کردن دهانشان... بی توجه به آن همه وول خوردنشان... بی توجه حتی به آن یک لحظه مکثشان توی لحظه سال تحویل نگاهمان به ساعت باشد که ببینیم کی سال تحویل می شود!! 

کاش عید بعدی هیچ کس ماهی قرمز برای سفره هفت سین نخرد!

نظرات 4 + ارسال نظر
الهه یکشنبه 15 فروردین 1389 ساعت 11:04

خب برای همینه که ما دو ساله ماهی نمیخریم چون گناه دارن تا میمیرن آدمیزاد دلش میسوزه....

کاش همه مثل شما باشن!!!

منا دوشنبه 16 فروردین 1389 ساعت 15:42 http://8daily.blogsky.com/

منم هروقت یه ماهی قرمز را زندونی تو تنگ بلور کوچک میبینم دلم خیلی واسش میسوزه آخه این چه رسمیه؟از سه سال پیش دیگه ماهی عید نگرفتم
تازه امسال فهمیدم که این رسم از چین وارد شده!!!

مرسی!!!
کاش این حرکت فراگیر بشه...

شکیبا جمعه 27 فروردین 1389 ساعت 01:35 http://darddelhayman.blogsky.com

من خوشم نمیاد ماهیها رو اسیر کنم واسه دو روز خوشی
آخه اونها هم حق آزادی و زندگی دارند...

ستاره چهارشنبه 8 اردیبهشت 1389 ساعت 23:01

برادر شاید باورت نشه ولی به جون خودش ماهی ما یک ساله شده.همون قرمزه ها.

خواهر شاید باورت نشه ولی من خودم با یه ماهی قرمز سه سال رو تحویل کردم . اسمش دردونه بد...اون که مرد دیگه ماهی قرمز نخریدم و نمی خرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد